پی نوشت:
این روزا خیلی خسته کننده است...
از اون روزایی که بریدم از این زمین خاکی و آدم های خاکستری اش...
این روزایی که زیاد با خدای خودم زمزمه میکنم...
خدایا تو زمین به این بزرگی، یه محرم نیست...
یه وصله ی جور نیست...
ناجور وصله ها، بدجوری به منو قلبم، احساسم، دهن کجی میکنند ...
منم که انگار محکومم به تحمل...
به سکوت...
به دم نزدن از بی انصافی این آدما...
که حواسشون نیست دل بند زدم این روزا...
خیلی راحت به تلنگری می شکنه...
کی تموم میشه خدا...
برچسب:
روزمـــــره نـــــوشت...
پی نوشت1:
استثناً در مورد همین یه پست...
قضـــآوتم نکنــــید...
ممنون...
پی نوشت2:
شیعه بلاگ قرار نبوده و نیست یه وبلاگ بشه برای گفتن حرفایی که من نمیخام یا نمیتونم به اونایی که باید بزنم.
قرار بوده و هست یه وب مذهبی باشه برای اینکه منم به سهم خودم لبیک گفته باشم حکم جهاد نرم رهبرم رو.
اما خب گاهی یه سری چیزا اونقدر دلم رو تنگ میکنه که از دستم در میره و اینجا خودشو نشون میده.
مطالبی که موضوع روزمرگی زندگیم رو یدک میکشه.
الا ایُ الحال امیدوارم همین روزمره نوشت ها خستتون نکنه و به بزرگی خودتون ببخشید.
یاعلی