سه شنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۱۴ ب.ظ
پی نوشت:
این روزا خیلی خسته کننده است...
از اون روزایی که بریدم از این زمین خاکی و آدم های خاکستری اش...
این روزایی که زیاد با خدای خودم زمزمه میکنم...
خدایا تو زمین به این بزرگی، یه محرم نیست...
یه وصله ی جور نیست...
ناجور وصله ها، بدجوری به منو قلبم، احساسم، دهن کجی میکنند ...
منم که انگار محکومم به تحمل...
به سکوت...
به دم نزدن از بی انصافی این آدما...
که حواسشون نیست دل بند زدم این روزا...
خیلی راحت به تلنگری می شکنه...
کی تموم میشه خدا...
برچسب:
روزمـــــره نـــــوشت...