جمعه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۰۰ ب.ظ
جمــــــعه(5)...
آقا جان سلام..
السلام علیک یا صاحب العصر و زمان...
عجل علی ظهورک مولاجان...
امروز فقط اومدم گله کنم...
از خودم...
که خستم از فراموشی خودم...
که فراموش میکنم هر عصر جمعه...
دلم قلم برمیداره و مینویسه برای شما...
و بعد این حافظه ی ناخلف...
فراموش میکنه وعده های دل رو...
شرمنده ام از فراموشی خودم...
که یار نیستم آقاجان...
شاید...
شاید که نه تقریبا حتما...
گره کور ظهور تو منم میدانم...
پی نوشت1:
میدونم خودخواهیِ...
میدونم دعایی که به حال خلق باشه زودتر مستجاب میشه...
ولی این جمعه...
میخام فقط برای خودم دعا میکنم...
یه سری چیزا توی ذهنم هست که شاید این انتظار رو از قالب بیان در بیاره و قلبیش کنه...
قلبی که هست، عملیش کنه ان شا الله...
خودت کمک کن آقا...
پی نوشت 2:
از این به بعد سعی میکنم دسته کم جمعه نوشت ها پر مغز تر باشن نه صرفا یه سری دلنوشته...
ان شاالله خود آقا نظر میکنن و به نتیجه ی مطلوب هم میرسیم...