چهارشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۵۲ ب.ظ
خدآیــــآ شــــ♥ــکـــرتــ.
چند سالی هست که توی زندگیم خدارو خیلی نزدیک خودم حس کردم...
اما این روزا یه جورایی انگار فرق میکنه...
انگار...
خدای مهربونم عجیب میخواد برسم به مصداق آیه ی شریفه ی «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید»
که چقدر نزدیکه به من و چقدر دورم ازش...
خدای مهربون من این روزا...
انگار داره یه بعد دیگه از لطف و رحمتشو نشونم میده...
یه پرده ی دیگه از عظمتش رو..
اونقدر که حس میکنم دورکعت نماز شکر بهش بدهکارم و هزاران مرتبه الحمدلله ...
هرچند که هرچقدر هم که بگم شکرت مهربون من بازم کمه...
شکرت خدایا...
خیلی خیلی شکرت...
پی نوشت :
امروز برام یه روز بی نظیره...
نه برای اینکه تولدمه...
و نه برای اینکه امروز فهمیدم یه رتبه ی تاپ تو کنکورم آوردم...
امروز بی نظیره برام...
چون خدارو پررنگ تر از همیشه کنارم حس میکنم...
هم خودش...
وهم لطف و عظمتش...
خدایاشکرت...
۹۵/۰۵/۲۰